مهدی فاطمه

اللهم عجل لولیک الفرج

مهدی فاطمه

اللهم عجل لولیک الفرج

پیام های کوتاه
بایگانی
پنجشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۲۹ ب.ظ

تایخچه تاسیس آل سعود_12 ( قسمت پایانی )

ن: اجتماع معارضین‏؛
در سال 1345ق. رؤسای‏ معارضین به رهبری‏ فیصل الدرویش در منطقة الغطغط جمع شدند و مواردی‏ را که با عبدالعزیز تفاهم نداشتند، یادآوری‏ نمودند، از جمله:
1. سفر پسر سعود به مصر،
2. سفر فرزند دیگرش (فیصل) به لندن،
3. به کارگیری‏ تلگراف، تلفن و ماشین‏آلات،
4. خطر تجارت با کویت؛ چرا که مردمانش کافرند و مبانی‏ وهابیت را قبول ندارند،
5. منع قبایل اردنی‏ و عراقی‏ از چراندن گوسفندانشان در اراضی‏ مسلمین،
6. مخالفت با دولت دربارة تسامح با خوارج (شیعیان !) در احساء و قطیف.
عبدالعزیز یا می‌بایست آنها را به اسلام هدایت می‌کرد و یا آنها را به قتل می‌رساند. عبدالعزیز برای‏ حل این مشکل، جلسه‏ای تشکیل داد و تمام اعضای‏ معارضین به جز سلطان‏بن بجاد را دعوت نمود.
ابن‌بجاد حاکم حجاز بود و اصرار بر حضور نداشتن در این جلسه داشت و دلیلش این بود که اطمینانی‏ به عبدالعزیز و سخنان وی نداشت؛ به خصوص بعد از این که ابن بجاد او را تحریم و تکفیر و عزل کرد.
ص: حمله به ‏الاخوان؛ در سال 1346ق. در عراق مذاکراتی‏ مبنی‏ بر استقرار سربازخانه و تجهیز نظامیان به وسایل مخابراتی‏ و زره‏پوش‏ها، در نزدیکی‏ مرزهای‏ نجد، صورت گرفت تا بر نقل و انتقالات نظامی‏ صحرانشینان نجد، نظارت داشته، از هرگونه تحریکات نظامی‏ علیه دیگر کشورها جلوگیری‏ نمایند. در اثنای مذاکرات، به ناگاه ‏الاخوان به سربازخانه حمله کردند و حدود 20 نفر از آنان را کشتند. حملات آنان بر عشایر عراق و قتل و غارت مردم، ادامه داشت.
در این میان هواپیماهای‏ انگلیسی‏ به اصرار حاکم عراق به پرواز درآمدند و اعلامیه‏هایی‏ جهت هشدار به ‏الاخوان، پخش کردند. امّا این گروه به هشدار انگلیسی‏‌ها توجهی‏ نکردند و هواپیماهای‏ بریتانیایی‏ با بمب‏های‏ خود، جماعت الاخوان را تار و مار کردند. سرکوبی ‏الاخوان، ابن سعود را بین تسلیم و یا مذاکره قرار داد؛ لذا مذاکره با دولت بریتانیا را برگزید. ابن سعود سپس معارضین را دعوت نموده و در اجتماع آن‌ها اظهار داشت که برای جنگ با بریتانیا نیاز به نیرو و قدرت کافی است که متأسفانه در اختیار نداریم.
‏الاخوان، تبلیغات خود را بر ضدّ حکومت گسترش داد. در همه جا اعلام می‏کرد که حکومت می‏خواهد اساس دین را ویران نماید و با کفار روابط دوستانه دارد
این‏ها در حالی‏ که پنج هزار نفر بودند، شروع به تهاجم بر عشایر نمودند. در سال 1349ق. لشکری‏ به استعداد پانزده هزار نفر از عشایر تشکیل شد و به نبرد با الاخوان پرداخت و سرانجام این گروه متحمّل شکست شدند. از جمله عوامل شکست الاخوان این بود که علما همگی‏ با عبدالعزیز همدست بودند. همین سبب ضعف جنبش الاخوان گردید و حماسة دینی‏ آنها را کم‏رنگ جلوه داد.
ع: مشکل دیگر؛ بعد از آن که لشکر عثمانی‏ شکست خورد و از هم پاشید، عبدالعزیز از بقایای‏ سربازان عرب عثمانی، لشکری‏ جدید تشکیل داد که مجهّز به ماشین‏ها و سیستم مخابراتی‏ بود و نیز مدارس جدیدی‏ در نجد تأسیس کرد. علمای نجد با اعمال او مخالفت کرده، صدای‏ اعتراض خود را به تمام شهرها رساندند. آنها می‏گفتند: آموزش و تعلیم و تدریس دروس جغرافیا و رسم و نقاشی و همچنین تدریس و یادگیری لغات بیگانه در مدراس جایز نیست.
آنان سینما، نور افکن و هواپیما را قبول نداشتند و می‌گفتند که مسافران هواپیماها، پروردگارشان را تهدید می‏کنند...
ف: یک ماجرای‏ شگفت؛ ملک عبدالعزیز با گروهی‏ از انگلیسی‏ها در قصر خود نشسته بودند که مؤذن شروع به اذان گفتن نمود. امام جماعت به نماز ایستاد و نمازجماعت برپا گردید. امام جماعت این آیه را خواند: «وَلا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذینَ ظَلَمُوا...» (عبدالعزیز به طرف امام جماعت حمله برد و او را کتک زد و گفت: ای‏ خبیث، تو را به سیاست چه کار؟ آیه دیگر پیدا نمی‏شد که بخوانی‏؟ !
س: بحران جدید؛ پس از آن که بر جنبش الاخوان، غلبه کرد و مخالفت بزرگان را فرو نشانید، در سال 1348ق. دچار بحران اقتصادی‏ سنگینی‏ شد، به طوری‏ که حجّاج در آن سال به چهل هزار نفر تقلیل پیدا کردند و ساکنان حجاز دچار گرسنگی‏ شدند و از حجاج یاری‏ طلبیدند تا کمکی‏ به آنها کنند. آنان از مازاد غذای‏ حجاج و نیز از پوست میوه‏ها، برای‏ ادامة حیات استفاده می‏نمودند.
عبدالله فیلبی‏ می‏نویسد:
اضطراب و پریشانی‏ بر ملک عبدالعزیز غلبه نمود، به طوری‏ که در یکی‏ از روزها پرده از این اضطراب برداشته، گفت: ما با فاجعه اقتصادی‏ مواجهیم به طوری‏ که تمام بلاد را در برگرفته است.
وی‏ گوید: من به عبدالعزیز گفتم: شهر تو مملوّ از گنج‏های‏ مدفون از قبیل نفت و طلاست و تو عاجز هستی‏ از این که آن گنج‏ها را بیرون آوری‏ و از طرفی‏ به دیگران هم اجازه نمی‏دهی‏ تا از طرف تو به اکتشاف بپردازند. عبدالعزیز در جواب گفت: اگر من کسی‏ را پیدا کنم کهیک میلیون جنیه (واحد پول مصر) بیاورد، من هم هر آن چه او از امتیازات در بلاد من می‏خواهد، به او می‏دهم.
ث: رقابت برای‏ کسب امتیاز نفتی؛ از زمانی‏ که غرب دریافت که در مناطق نجد گنج‏های‏ مخفی‏ از قبیل نفت و... نهفته است، شروع به رقابت برای‏ کسب امتیاز حفاری‏ نمودند. به طوری‏ که دو شرکت عمده برای‏ کسب امتیاز حفاری‏ وجود داشت: یکی‏ شرکت آمریکایی‏ و دیگری‏ شرکت بریتانیایی، که نهایتاً شرکت آمریکایی‏ موفق به کسب امتیاز در سال 1353ق. گردید. بدین ترتیب بین مستر ملتون نماینده شرکت آمریکایی‏ و شیخ عبدالله سلمان، نماینده حکومت سعودی‏ در این زمینه پیمانی‏ منعقد گردید.( الوریدی، ص351)
کسب امتیاز نفتی‏ برای‏ آمریکا قدم اول برای‏ سیطره بر منابع عظیم ثروت در شبه جزیزة عربستان‏ بوده است. بعد از آن، آمریکا نفوذ خود را کم‌کم وسعت بخشید؛ به طوری‏ که تمام منابع و ثروت عربستان را در دست گرفت که تا امروز ادامه دارد.
خ: خاندان عبدالعزیز؛ الوردی‏ می‏گوید: عبدالعزیز کثیرالازواج بود که نمونه‏اش در عصر ما یافت نمی‏شود، به طوری‏که دختر بچه‏های‏ او 45 نفر بودند حال معلوم نبودکه دختران جوانش چند نفر بودند و در زمان مرگش بیش از 300 پسر و نوه داشت....
خانواده‏اش جزو طبقه ممتاز اجتماعی‏ بودند و اعمالشان فوق قانون بود. در اثر ثروتی‏ که از پول نفت نصیبشان گردید، غرق در خوش‏گذرانی‏ و شهوات بودند.
ذ: فرجام عبدالعزیز؛ در سال 1367ق. پیر و سالخورده و بیمار گردید و دیگر نمی‏توانست حرکت کند. به ناچار با صندلی‏ متحرک (چرخ دار) جابه جا می‏شد و فرسودگی‏ او را از پای درآورده بود و نمی‏توانست چیزی‏ را تشخیص دهد و چندان رغبتی‏ برای‏ کارهای‏ حکومتی‏ در خود نمی‏دید. سرانجام در سال 1372ق. در حالی‏ که 77 سال سنّ داشت، درگذشت. و پادشاهی‏ به سعود رسید و فیصل را ولیعهد خود نمود.( آل سعود، ماضیهم و مستقبلهم، ص166)
پس از او نیز تا کنون سایر پسرانش بر مسند حکومت عربستان تکیه زدند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۱۲
م.ع

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی